پـــــــــ نــــــــــــــــ پـــــــــ
رفتم نانوایی نان بربری بگیرم یارو میگه بربری میخوای میگم پ نه پ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم
رفتم مرغ فروشی میگم بال میخوام فروشنده میگه بال مرغ می گم پ ن پ بال هواپیما دوتا کوچه اون ور تر سقوط کردیم می خوام تعمیرش کنم
رفتم پمپ بنزین میگم 40تا بزن میگه 40 لیتر میگم پ ن پ 40 قاشق چای خوری
یک نفر ساعت 1 ظهر از مدرسه به خانه بر میگرده مادرش میگه الان می آیی میگه پ نه پ یک ساعت پیش آمدم الان داره تکرارش پخش میشه
بزودی پ ن پ های بیشتر